پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
متن ادبی شهادت امام صادق (ع)
نوشته شده در جمعه 30 تير 1396
بازدید : 36
نویسنده : علی

با این بدبختی عمیقی که فراهم کرده ‏اند، نه تنها به ساحت سبزت راه نیافته ‏اند، که آتش جهنم خودشان را شعله‏ ورتر ساخته ‏اند. اینان، سپاهیان شیطانند که از دهلیزهای پرپیچ و خم جهالت و نکبت سردرآورده ‏اند. اینان می‏ خواهند آینه امامت را بشکنند؛ ولی دیری نخواهد پایید که مذلت و سرافکندگی خویش را در قامت «وجوه یومئذ خاشعه» تجربه خواهند کرد. خورشید از چشمان تو تقلید می‏کند هنوز هم دنیا، از شکوه جاری تو وام می‏گیرد. هنوز هم خورشید، از چشمان تو تقلید می‏کند. دانشگاه، به نام تو زنده است؛ حوزه از زلال دانش تو آب می‏خورد و عطش دانش‏اندوزی راهیان عشق، با کلام تو سیراب می‏شود. نقی یعقوبی متن ادبی شهادت امام جعفر صادق دل نوشته های شهادت امام صادق (ع) «جاری‏ترین تفکر شیعه» ای مهر ازلی و نور لم‏یزلی، آفتاب تابان مشرق اندیشه؛ مرد تمام فصل‏های انسانیت، امام یکه‏تازان صدق و صداقت؛ جاری‏ترین تفکر ماندگار شیعه! نور وجودت، به گردباد حوادث، خاموشی گرفت؛ اما فروغ اندیشه‏ات در جان جهان ماناست. خاموش کسی است که تو را برنمی‏تابد. مرده باد دلی که خدا را در تو نمی‏یابد! ای فرزانه‏ترین قامت افراشته دین خدا؛ سرچشمه ناب‏ترین نگاه شیعه! در صبوری سینه‏ات شکی نیست؛ تو از سلاله سینه سوختگان شریعت شیرین خدایی و پاسدار ویژگی‏های رفیع اسلام؛ بهشت گوارایت! صادق آل محمد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم اندیشه‏ ها که مقابل هم قرار می‏ گرفتند، نفس‏ها در سینه حبس می شد؛ اما از ابتدا، دل‏ها به صدق گفتار تو روشن بود و صادق آل محمد صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم پیروز همیشه مباحثه‏ ها می‏ شد. در حلقه دانشمندان، همیشه رأی تو جلوه می‏کرد و بر جرگه عشاق، نور تو می‏تابید. حاشا اگر گمان کنم که لحظه‏ ای نام تو فراموش بشود! تابش خورشید پیشانی‏ات، کلام صادقانه و نیکویت و روش روشن‏بینانه ‏ات، همیشه مایه مباهات اندیشه مسلمین خواهد بود. آقای من! از پس سال‏ها دوری، دلم را به مهر ولایی‏ات روشن کن! سعیده خلیل‏نژاد متن ادبی شهادت امام جعفر صادق شهادت امام صادق (ع) «بوی آسمانی دانش» بغض‏های ریشه‏ دار در بقیع روح انسان خیمه زده است. دقایق غم را اشک‏های ما قطره قطره دنبال می‏ کند. چه فصل متروکی است پاییز اندوه؛ اما تا روزگار دنیا هست، گریزی از مرور سطور این فصل نیست. امروز، کتاب دانش، مرثیه ‏هایی در دل دارد که هر کدام جگرسوز است و پر خراش. خاک بقیع، بوی آسمانی دانش را می‏ پراکند. نام بقیع که می‏ آید، یادی کبود در آغوش غزل‏های ما می‏ ماند. نام بقیع که می‏ آید، چشمه‏ های بی ‏اختیار اشک، از صفحات تاریخ جاری می‏ شود. امروز، گاه سفر به مکتب احادیث «صدق» با چشمان اشکبار فراق است. قطعه‏ های غم زده امروز، اشک‏های قلم، نماینده قطعه‏ های غمزدگی است. در وادی پر از اشتیاق دانایی، ضجه و شیون منتشر است. موج موج شانه ‏ها می‏ آیند، روبه روی دریا تباری که نامش «صادق» است تا ترجیع‏ بندهای تلاطم را بسرایند. امروز دوبیتی‏های «وا اماما»، زمزمه بقیعستان دل است. محمدکاظم بدرالدین

:: برچسب‌ها: امام صادق ، دماوند ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: